نفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــانفس مامان و بابا، رضــــــــــــــــا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

رضا جونی و من و بابایی

آلبوم عکسای رضا جونم

سلام عزیزم بعد از یک مدت که توی وبت پست جدید نگذاشتم، امروز با عوض کردن قالب وبت و یک چند تا عکس اومدم این عکسا ماله اتفاقای این روزای گذشتهء که یک جا و درهم و ورهم برات می گذارم. این عکس کنار نذریه که برای شما وقتی که بدنیا اومدی بابایی برات کرد و امسال روزه شهادت امام ششم، خونهء مامانی دادیم، همه فامیل هم اومدن و شما هم کلی با برو بچ بازی کردی   این هم آخریین نوه  که مثله شما برای بدنیا اومدن عجول بود و یک ماه و یک هفته زودتر اومد این عکس هم شما هستی و کادوهایی که روزه آخر کلاس زبانت مربیت بهت داد نشد که برات پست تموم شدن کلاست رو بگذارم و برای اینکه شما شاگرد او...
28 شهريور 1391

رضا جونم دوست دارم

 سلام عزیزم یک مدتیه برات عکس نگذاشتم و الان می خوام یک کمی تلافی کنم اول از عکسای کلاس زبانت الینا_ شما_ علی رضا_ احسان بعد از کلاست با هم می رفتیم مسجد چون سر ظهر بود و آقایون نمی یومدن نماز، خانمها می رفتندقسمت آقایون و اونجا نماز رو برگزار می کردند یک روز متوجه شدم که شما رفتی روی منبر نشستی و من از نمازم هیچی نفهمیدم تا اینکه نماز تموم شد و تونستم ازت عکس بگیرم  این هم از عکسای توی اتاقت ...
15 شهريور 1391

خاطرات این هفته مشهد

سلام عزیزم خوبی خوشگلم امروز شنبه 11/6/1391 دیروز هم که جمعه بود و ما طبق روال همه آخر هفته ها رفتیم مشهد ولی پنج شنبه چون دیر راه افتادیم دیر هم رسیدیم و همه دلواپس شده بودن مخصوصا اینکه بابایی توی شهر هم کار داشت و باید چند جایی می رفتیم ... وقتی رسیدم اول سراغ بسته سفارشی شما رو گرفتم که آقای خوش سیما زحمت کشیده بودن و برای شما یکی ار نوشته هاشون رو فرستاده بودن. وقتی کتاب رو باز کردم و دیدم چه زیبا روی کتاب در کنار نوشته ای برای  شما نوشته شده بود"تو هیچ چیزی برای همه چیز شدن کم نداری" و این عبارت توجه من و بابایی رو جلب کرد و اون شب هر کاری کردم کنار نوه ها بتونم حداقل چند صفحه ای رو بخونم نتونستم و شما و ...
11 شهريور 1391

رضا جونم و آمپول

سلام عزیزم همی الان از دکتر می یایم امروز هر سه تایی حالمون خیلی خراب بود و شما هم که می گفتی: "گلوم خوب کار نمی کنه" و "سرم درد می کنه" عصر که شد حالمون خراب تر شد و دیدیم نمی شه باید بریم دکتر و پنی سیلین رو نوش جان کنیم همین طور هم شد و دکتر برای من 3 تا آمپول و برای بابایی دو تا و برای شما هم یک پنی سیلین نوشت توی تزریقات خانمی پرستار وقتی که دید شما خودت فورا از تخت بالا رفتی و خوابیدی و منتظر شدی تا بهت آمپول رو بزنه، تعجب کرد و گفت: که تا حالا من این جورش رو ندیدم که بچه ای خودش مشتاق باشه تا آمپول بزنه قربونت بشم ما هم که طبق معمول قربون صدقه شما شدیم و کلی باهات کیف کردیم الانه هم داری ...
11 شهريور 1391

رضا جونم و تشخیص رنگها

سلام عزیزم فقط چند روزه دیگه مونده به اولین امتحانت بله خوشگلم یک شنبه هفته آینده امتحان زبان داری و من حسابی ذوق دارم و یک حس قشنگی دارم و امروز یک هو به من در مورد رنگ دم دری صحبت کردی و من رنگها رو ازت پرسیدم دیدم خدا رو شکر خوب یاد گرفتی انشالله امتحانت رو هم به خوبی پشت سر می گذاری ...
8 شهريور 1391

نیشابور

سلام عزیزم دیروز جمعه، سوم آخرین ماه تابستون بود و ما به اتفاق خاله اکرم و عفت و مامانی و خاله نسرین نیشابور رفتیم پنج شنبه شب ما رسیدیم اونجا. البته از یک راهی که تا حالا از اونجا نرفته بودیم وای رضا جون خیلی مسیر وحشتناکی بود و گاه گداری یک ماشین ازش عبور می کرد و حتی جاده شونه هم نداشت و دو تا ماشین اگه می خواستن از هم سبقتی بگیرن جایی برای سومی نبود و هر چند که سبقتی هم در کار نبود و جاده پر از دست اندار بود و بیرون از ماشین حسابی تاریک و ظلمات خلاصه با کلی ایت الکرسی و چهار قل از اون جاده رسیدیم به نیشابور. اونجا هم که کلی خوش گذشت و من و مریم تا دم اذون گپ زدیم و نگذاشتیم هیچکی بخوابه شما هم که شده بودی پسر...
6 شهريور 1391

داستان بی بی شطیطهء نیشابور

شیعیان نیشابور، در زمان امامت امام کاظم(ع) جمع شده و شخصی به نام محمّد بن علی نیشابوری ـ معروف به ابوجعفر خراسانی ـ را انتخاب کردند تا به مدینه برود و حقوق شرعی و هدایای شیعیان آن سامان را خدمت امام هفتم(ع) تقدیم کند. آنها سی هزار دینار، پنجاه هزار درهم، مقداری جامه و پارچه را به همراه دفتری مُهر و موم شده که در آن هفتاد ورق که در هر یک صورت مسئله‌ای شرعی نوشته شده بود، به او سپردند و به وی گفتند: هر گاه خدمت امام رسیدی، سؤالات و دفتر را به آن حضرت تسلیم نما و فردا صبح آنها را بازپس گیر. اگر دیدیی که مُهر و مُومِ دفتر شکسته نشده، خودت مُهر آنها‌ را بشکن و ببین که آیا امام بدون شکستن مُهر و مُوم، پاسخ سؤالات را داده است یا خیر؟ ا...
4 شهريور 1391
1